نامه هایی به کودکی که هنوز زاده نشده

مقدمه اول راه

فرزند عزیزم، فرزندی که هنوز زاده نشده ای فرزندی که نمیدانم پسر هستی یا دختر، خواهی آمد یا نه، پدرت که خواهد بود اما بدان که از همین الان دوستت خواهم داشت، بدان که برایم مهم هستی و میخواهم برای تو حرفها بنویسم، نکته ها ثبت کنم، خاطرات تعریف کنم بنویسم از خوبی های پدرت بنویسم از سختی های راه بزرگ کردنت از موانع پیش رو بنویسم از جنسیت زنهای پر احساس، که اگر پسر بودی یاد بگیری طریقه به دست آوردن دل زن ها را، یا شاید خواهرت را، عشق زندگی ات را و اگر دختر بودی برای تو بنویسم از درد و رنجهایی که به عنوان یک دختر در انتظارت هست و باید پشت سر بگذاری، بنویسم از نامردی های روزگار در حق زنان جامعه ام را، و به تو یاد دهم درس صبوری را، درس قوی بودن...
6 خرداد 1397

سرآغاز

یه وقتایی هست که یه بچه رو میبینم که کار اشتباهی میکنه و حرصم میگیره یه وقتایی هم کار خوبی میکنه و خوشم میاد یه وقتایی پدر و مادرم یه کاری میکنن که حرصم درمیاد و یه وقتایی برعکس همین, خودم یه اشتباهاتی تو رفتارم با پدر مادرم میکنم و همیشه تو اینجور مواقع تو ذهنم نکته برداری انجام میدم و با خودم میگم یادم باشه یه زمانی اینو به بچه ام یاد بدم یا مثلاً میگم یادم باشه بگم که این کارها را انجام نده با اینکه بچه ندارم با اینکه بچه ها قرار نیست به دنیا بیاد ولی من فکر می کنم که باید یه جایی یه سری چیزا رو یادداشت کنم برای بعدها همیشه دوست داشتم ثبت کنم اما خوب جایی که خوشم بیاد نبود و تا اینکه با نی نی وبلاگ آشنا شدم و به نظ...
4 خرداد 1397
1